دادستان های رم اخیرا تحقیقات جدیدی را در مورد ناپدید شدن دختر نوجوان یک کارمند واتیکان در 40 سال پیش آغاز کردند. این تنها یکی از لیست طولانی اسرار حل نشده در ایتالیا است.

این سومین باری است که مقامات قضایی تحت فشار مداوم خانواده امانولا اورلاندی، ناپدید شدن این دختر 15 ساله را پس از ترک خانه اش در واتیکان برای درس موسیقی بررسی می کنند.

این پرونده موضوع یک مستند چهار قسمتی اخیر نتفلیکس بود که تئوری های مختلفی را در مورد آنچه اتفاق افتاد پخش می کرد اما در نهایت با ردی از سردرگمی و بدون راه حل قطعی روبرو شد.

با کار کردن در ایتالیا در مقاطع مختلف در طول چهار دهه، این احساس را می دانم.

فروشگاه بی‌رقیب اسرار سیاسی، نظامی و جنایی ایتالیا، ده‌ها کتاب و فیلم را تولید کرده است، البته تحقیقات بی‌پایان مکرر را نیز ذکر نکنیم. به‌جای راه‌حل‌های روشن، آن‌ها به پاسخ‌های مورد مناقشه که سؤالات بیشتری را مطرح می‌کنند، ختم می‌شوند.

نیروهای سایه و طاق واتیکان

این موضوع شک و تردید ایتالیایی ها را نسبت به آنچه که مقامات به آنها گفته می شود افزایش داده است. حتی کلمه ای به نام “دیترولوژیا” وجود دارد که این باور را توصیف می کند که یک نسخه جایگزین از حقیقت، معمولاً شوم، پشت آنچه به مردم گفته می شود نهفته است.

کلمه دیگری که به طور مکرر برای توصیف تحقیقات در مورد این اسرار استفاده می شود “depistaggio” است – به معنای واقعی کلمه تلاشی از سوی نیروهای پنهان، اغلب در سرویس های مخفی، برای دور کردن تحقیقات از حقیقت. این در پرونده های دادگاهی که در آن دسته ای از مظنونان تروریسم با افراد دیگری از طرف مقابل طیف افراط گرا جایگزین می شوند، آشکار شده است.

مستند نتفلیکس نشان می دهد که ربوده شدن اورلاندی می تواند با اسرار بدنام دیگری مرتبط باشد.

تلاش برای ترور پاپ ژان پل دوم در سال 1981 و حمایت مالی او از سرنگونی کمونیسم در کشور خود لهستان و مشارکت مؤسسه آثار دینی، که بیشتر به عنوان بانک واتیکان شناخته می شود، در یک بانک عظیم مالی بود. رسوایی سپس قتل مربوط به «بانکدار خدا» روبرتو کالوی است که در پل بلک فریرز لندن حلق آویز شده بود – مکانی که ظاهراً به دلیل نمادگرایی انتخاب شده است.

اما این نوک کوه یخ در کل اسرار ایتالیاست.

سقوط هواپیما و مرگ پاپ

یکی دیگر از تئوری های توطئه مربوط به مرگ پاپ ژان پل اول، 33 روز پس از انتخاب او است. پس از آن، پرواز 870 ایتاویا وجود دارد که در سال 1980 در نزدیکی سیسیل سقوط کرد و 81 نفر را کشت، بدون اینکه مشخص باشد که آیا این هواپیما توسط یک بمب یا موشک یا چه کسی پشت آن بوده است.

مرگ سال 1962 در سانحه هوایی انریکو ماتی، موسس شرکت نفت دولتی ENI ایتالیا، با اتهامات خرابکاری توسط عوامل خارجی نیز مشخص شده است.

بسیاری از جنایات حل نشده مربوط به دو دهه موسوم به “سال های سرب” است که در اواخر دهه 1960 آغاز شد، زمانی که ایتالیا توسط تروریسم راست و چپ که باعث کشته شدن 300 نفر در نزدیک به 13000 حمله شد، تا بطن خود را لرزاند.

این دوره تاریک شامل انفجار بمب میلان در سال 1969، ترور آلدو مورو، نخست وزیر سابق آلدو مورو توسط بریگادهای سرخ چپ در سال 1978 و کشته شدن 85 نفر در بدترین حمله تروریستی ایتالیا در بولونیا در سال 1980 بود. اینها و بسیاری از حوادث دیگر عبارتند از. هنوز درگیر سوالات بی پاسخ

جان هوپر، روزنامه‌نگار کهنه‌کار رم، نویسنده کتاب تحسین‌شده «ایتالیایی‌ها» در سال 2016، می‌گوید: «در ایتالیا تقریباً هرگز چیزی نیست که می‌بینید، همیشه لایه دیگری در زیر آن وجود دارد».

ماسون ها و بدعهدی مدیترانه ای

یکی از عوامل اصلی این توطئه‌های پس از جنگ، یک لژ غیرقانونی فراماسونری، معروف به Propaganda Due بود که افشای آن در سال 1981 باعث یکی از بزرگترین رسوایی‌های ایتالیا شد. این لژ متهم به توطئه با افراط گرایان راست و مافیا برای بی ثبات کردن ایتالیا از طریق خشونت بود.

سوابق عضویت آن شامل نزدیک به هزار سیاستمدار برجسته، افسران ارشد نظامی و اطلاعاتی، قضات و پلیس بود.

همچنین اسرار بسیاری در ارتباط با قتل توسط مافیاهای ایتالیا و ادعاهایی مبنی بر دست داشتن این جوامع جنایتکار در چندین حمله تروریستی و ارتباط با سیاستمداران ارشد قدرتمند، مشهورترین آنها که هفت بار نخست وزیر، جولیو آندرئوتی بود، وجود دارد که به دلیل او به “بلزباب” ملقب شد. تسلط بر هنرهای سیاسی سیاه

دلایل متعددی وجود دارد که چرا اسرار در ایتالیا شکوفا شده است، از جمله تمایل مردم به اعتقاد به توطئه ها، اغلب با دلایل خوب.

هوپر، خبرنگار مجله اکونومیست در رم، گفت که در دریای مدیترانه “لذت توطئه” وجود دارد، اما حتی در آنجا ایتالیا برجسته است.

هوپر گفت: «ایتالیا برای همیشه اسرار خود را خواهد داشت. او گفت: «با توجه به انتخاب بین توطئه و کوک، در دریای مدیترانه حداقل 50 درصد احتمال توطئه وجود دارد.»

کمونیست ها، سیا و جنگ سرد

اگرچه برخی از اسرار تا قرن بیست و یکم ادامه داشته است، اما بسیاری از بدنام ترین آنها در جنگ سرد، زمانی که ایتالیا در خط مقدم مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، سرچشمه گرفت.

نزدیک به بلوک شرق، بزرگترین حزب کمونیست غرب را داشت که اعصاب ایالات متحده و متحدانش را به هم می زند، زیرا می ترسیدند اگر حزب به قدرت برسد، مسکو یک ماهواره در اروپای غربی خواهد داشت.

هوپر گفت که این پارانویای “مرز با وحشت” بین واتیکان و مافیا مشترک است.

تروریسم جناح راست بخشی از «استراتژی تنش» بود که هدف آن هموار کردن راه برای یک دولت استبدادی با راه اندازی عملیات تروریستی با همدستی جاسوسان ارشد بود که می توان آن را به گردن چپ انداخت.

سیا به حمایت مالی و حمایت از حزب دموکرات مسیحی، سنگری طبیعی در برابر کمونیست ها، و به تشویق توطئه های جناح راست و نفوذ در بریگادهای سرخ متهم شد. آلدو مورو، نخست وزیر وقت آندروتی و دیگر رهبران حزب دموکرات مسیحی اش را در نامه هایی از سلول بریگاد سرخ خود به تلخی متهم کرد که نمی خواستند او را آزاد کنند، زیرا او در تلاش بود تا کمونیست ها را تحت یک “مصالحه تاریخی” به دولت بیاورد.

هوپر گفت: “در آن دوره چیزهای زیادی اتفاق افتاد که بسیاری از مردم علاقه مند به روشن نشدن آنها بودند.”

مرموز ترین مافیا و قتل ها

دموکرات‌های مسیحی همچنین در استفاده گسترده از حمایت و فساد درگیر بودند تا مطمئن شوند که بزرگترین حزب ایتالیا باقی می‌مانند. در سیسیل و بخش‌هایی از جنوب ایتالیا، مافیا رأی را کنترل می‌کرد و با سیاستمداران محلی و ملی که برجسته‌ترین آن‌ها آندرئوتی بود، اتحاد را تشویق می‌کرد.

پایان جنگ سرد در سال 1991 و رسوایی بزرگ فساد در سال‌های بعد، که تشکیلات سیاسی از جمله دموکرات‌های مسیحی را از بین برد، انگیزه بسیاری از توطئه‌ها را از بین برد.

یکی دیگر از دلایل تداوم تئوری‌های توطئه، کاستی‌های پلیس و نظام حقوقی بیزانسی است که در آن پرونده‌ها سال‌ها طول می‌کشد و تا زمانی که درخواست تجدیدنظر به پایان نرسد، احکام نهایی نمی‌شوند.

پلیس ایتالیا مرتباً فرد اشتباهی را بر اساس شواهد غیرمستقیم دستگیر کرده و بعداً مظنون دیگری را پیدا کرده است. در یکی از بدنام ترین تحقیقات قتل ایتالیا، پرونده موسوم به “هیولا فلورانس”، چهار مرد مختلف در محاکمات ناقص مختلف به دلیل قتل های زنجیره ای هشت زوج خواستگار در خارج از شهر توسکانی بین سال های 1968 و 1985 محکوم شدند.

بسیاری از ایتالیایی ها معتقدند قاتل واقعی هرگز پیدا نشد.

پرونده بدنام قتل مردیث کرچر دانشجوی بریتانیایی در پروجا در سال 2007 چهار محاکمه را پشت سر گذاشت تا اینکه آماندا ناکس آمریکایی و دوست پسر ایتالیایی اش سرانجام پس از گذراندن مدتی در زندان تبرئه شدند.

روش های پلیس و آلودگی عمده شواهد پزشکی قانونی به شدت مورد انتقاد قضات قرار گرفت. برخی از کارشناسان گفتند که تنها مردی که محکوم شد، رودی گود، اهل عاج، نمی‌توانست به تنهایی مرتکب این جنایت شده باشد و راز حل نشده دیگری باقی مانده است.

هوپر گفت: «بسیاری از چیزها در ایتالیا به دلیل عدم دقت در روند قانونی مرموز می شوند. «در بیشتر جاها، تحقیقات با آزمایش یک پایان‌نامه انجام می‌شود و زمانی که نشان داده شود که این پایان‌نامه نادرست است، کنار گذاشته می‌شود.»

اما به دلیل فرهنگ احترام گذاشتن به عقاید دیگران، این مورد در ایتالیا صدق نمی کند، جایی که “این چیزها در یک دایره دور و بر می چرخند.”