سرمایه گذاری و مدیریت پرورش ماهی

دایی مرتضی برای یک جمع صد نفره هم کفایت می کرد. هر کجا بودسخنگوی مجلس می شد و در باره مسایل روز و به خصوص کسب و کار بحث می کرد. رشته اصلی اش برق بود و  در زمینه تولید کابل برق  صنعتی هم سرمایه گذاری خوبی کرده بود.

دایی مرتضی آدم موفق تو جمع فامیل ما بود. هر چی می گفت عمل می کرد. واسه همین همه فک و فامیلا دوست داشتند بچه هاشون مثل دایی مرتضی بشن و بتونن در زندگی و کسب و کار موفق باشن.

اون شب که خونه آقاجون جمع بودیم. دایی مرتضی با زن دایی مینا هم بودند. دایی مجتبی و دایی مصطفی و عمه ناهید و شوهرش آقای جواهری هم بودند. طبق معمول در باره آینده شغلی فرزندان حرف می زدند. اما بیشتر چشم و گوش همه به دایی مرتضی بود که هر چی می گفت بقیه چشم و گوش بسته قبول می کردند. وقتی عمه ناهید از پسر عمه امیر محمد گفت. دایی مرتضی گفت: من معتقدم که هر چیزی باید اصول و قواعد خودش را داشته باشد. برای این که امیر محمد در کارش موفق بشه نباید عجله کرد.

سرمایه گذاری امیر محمد در زمینه پرورش ماهی بود. تو جاده هراز استخری اجاره کرده بود و با یکی از دوستاش پرورش ماهی قزل آلا داشت. دایی مرتضی معتقد بود برای ارزیابی کار امیر محمد نباید عجله کرد. موفقیت در کسب و کار آروم آروم به دست می آد اگر امروز صد تا ماهی دارند شک نکن چند سال آینده چند هزار قطعه ماهی خواهند داشت. در کار باید صبور بود و اصول مدیریت کسب و کار رو  رعایت کرد . بعد گفت : 

 

اگر تو با یک رقم مشخصی مثلا  5میلیون تومان  کارت رو شروع کنی و بر این باور باشی که می توانی هر ماه فرضا 10درصد بر اصل پول به عنوان سود بیفزایی و این اصل پول و سود را  تا 20سال برداشت نکنی به میلیاردها سرمایه برسی و این عدد بسیار حیرت انگیز است.

 

دایی مصطفی که تو کارخانه دایی مرتضی کار می کرد گفت : یعنی به نظرت کار امیر محمد رو به رشد و پیشرفت است ؟ دایی مرتضی گفت : من حرفم کلی تر از ایناست که به سه ماه فعالیت امیر محمد نگاه کنم من می گم تو هر کسب و کاری این یک اصل است که باید اثر مرکب رو فراموش نکنی. بعد شروع کرد به داستان تعریف کردن که :

 یکی از همسایه های قدیم ما هر وقت ماشین گران قیمت یا خانه های لوکس گران قیمتی می دید بی درنگ می گفت وقتی تو مملکت حساب و کتاب نباشد این جوری می شود. یکی در قصر زندگی می کند و دیگری در یک حلبی آباد. وقتی از او می پرسیدم که بر اساس کدام تحقیق به چنین نتایجی رسیدی فورا خودش را به عنوان  یک آدم موفق مثال می زد که درآمد من از همه دوستان و اقوام بیشتر است و در اداره به عنوان رئیس بیشترین حقوق و مزایا را دارم، اما  چرا همیشه 8 من گرو 9 است.

 

این همسایه عزیز به دلیل سواد مالی کم نمی توانست یک محاسبه  ساده را انجام بدهد، به همین دلیل از نظر او کسانی که پولدار بودند  آدم هایی خلافکار و دزد بودند. زیرا از نظر او به دست آوردن چنین مال و اموالی آن هم در مدت زمان کوتاه مانند 10 یا 20سال امر غریبی بود.  او می گفت من  ماهی 5میلیون تومان حقوق می گیرم اما چنین زندگی ای ندارم. او درست می گفت، اما اصل سود مرکب را نمی دانست. او اگر همان 5میلیون تومان درآمد ش را تمام و کمال  در کسب و کاری با  سود 10درصد سرمایه گذاری می کرد امروز او هم جزو میلیاردهای ایران بود.

 

تو هم می توانی در خلوت خود یک روز بنشینی و حساب و کتاب کنی که اگر از این ماه 5میلیون تومان را در کسب و کاری سرمایه گذاری کنم و این کسب و کار به من ماهی 10درصد سود بدهد در پایان ماه اول 5میلیون و 500هزار تومان و در ماه دوم 6 میلیون و 50هزار تومان دارم و همین طور تا فرضا 120 ماه یا 240 ماه را حساب کن.  عددی که به دست می آید بسیار شگفت انگیز است.

 

آقای جواهری وارد بحث شد و گفت : اتفاقا یکی از آشنایان ما همواره پسرخاله اش را دزد معرفی می کنه و به من می گوید چطور من که یک مغازه دارم و همسرم نیز کار می کند هنوز مستاجرم، اما اون تا حالا سه تا آپارتمان خریده.

 

من برای اینکه او را از این  تصور اشتباه در بیاورم گفتم: تو پارسال برای خرید این اتومبیل چقدر هزینه کردی، گفت 78 میلیون تومان. اما من نقدی که نخریدم. 30میلیون را نقد دادم و بقیه را اقساطی پرداخت می کنم. او دچار چند تا اشتباه بود. اول اینکه او نمی داند اتومبیل سرمایه نیست، بلکه به قول کیوساکی هزینه است.

عمه ناهید گفت: کیوساکی کیه ؟ دایی مرتضی یه توضیح کوتاهی در باره رابرت کیوساکی کارآفرین مشهور داد و آقای جواهری حرفش رو ادامه داد و گفت : دوم اینکه  به صورت اقساطی خریده است. یعنی  بابت باقی مانده قیمت اتومبیل به شرکت مربوطه سود می دهد و سوم اینکه با قرض و قسط آرامش خود را  از بین برده  و همواره نگران چک هایی  است که باید برای اتومبیلش بپردازد و طبیعی است که پسرخاله این آقا که هم سن و سال اوست تا حالا چند تا آپارتمان و زمین خریده باشد، اما او هنوز مستاجر باشد و نتواند قسط اتومبیلش را پرداخت کند.

بعد دایی مرتضی رو کرد به عمه ناهید و گفت : امیر محمد مدیر موفقی است و سرمایه گذاری او در زمینه پرورش ماهی کار درستی است. قبلا هم گفتم . فقط باید عجله نکند. درآمد و سود کم کم وارد کار می شود. بعد با زبان ادبی رو به امیر محمد کرد و  گفت :

 

تو باید باور کنی که برای موفقیت باید از قانون تکامل استفاده کنی. یک انار زیبا و آبدار و توسرخ یک روزه انار نمی شود ماه ها باید انتظار کشید تا چنین اناری از درختی خشکیده به ثمر نشیند. کسب ثروت از طریق کسب و کار هم همین گونه است؛ باید اصول و قواعد را براساس باورمندی به قوانین جهان رعایت کنی تا بتوانی به ثروت فراوان برسی  و یکی از راه های کسب ثروت اجرای اصل اثر مرکب در کسب و کار است که معجزه  می کند.

شب هایی که دایی مرتضی تو جمع ما هست شب های به یاد ماندنی است. اون شب من مفهوم اثر مرکب رو در سرمایه گذاری و کسب و کار یاد گرفتم و شبی به یاد ماندنی برای من شد.

منبع: فرصت امروز